پرستاران همچنان ایستادهاند، همان فرشتههایی که سخاوت و ایثارشان مثل همان روزهای سخت کرونا تمامنشدنی است.
روایت زندگی آنها خواندنی و شنیدنی است؛ چه آن وقت که از روزهای سخت خود میگویند و چه آن وقت که گریزی هم به خاطرات خوششان میزنند.
حرفهایی تند، تلخ و ناامیدکننده!
حمید نوری، پرستار پیشبیمارستانی اورژانس ۱۱۵ کوهدشت لرستان:
سالهایی که در دبیرستان تحصیل میکردم، رشتههای علوم پزشکی، کادر پزشکی و پرستاری از احترام و ارزش خاصی برخوردار بود و خیلیها قبولی در این رشتهها را افتخار میدانستند. اما متأسفانه بهتدریج وضعیت معیشتی، عدالت، امنیت شغلی و حرفهای، به نارضایتیهای این حوزه دامن زد. عدالت نسبی حداقل چیزی است که باید در جامعه وجود داشته باشد.
آیا درست است حقوق پرستار اطفالی که از نوزاد رگگیری میکند یا پرستار مامایی که تحت تأثیر استرس و فشار روانی زنان باردار قرار میگیرد، با مشاغل خدماتی برابر باشد؟ نمیخواهم بگویم پرستاران خیلی برتر از دیگر انسانها هستند بلکه مسئله شأنیت، تخصص و عدالت است.
امروز که با شما صحبت میکنم، اضافه کار دو تا سه ماه که ساعتی ۲۵هزار تومان محاسبه میشود را طلبکارم. همین عوامل زمینههای مهاجرت را خواه مهاجرت به خارج کشور و یا مهاجرت به شغلی دیگر فراهم میکند. بسیاری از پرستاران ترجیح میدهند یا در مشاغل خدماتی کار کنند و یا استعفا دهند.
وقتی افزایش حقوق کارمندان دولت با افزایش هر ساله تورم همخوانی ندارد پرستار بیمارستان دولتی، باید به بیمارستان خصوصی مهاجرت کند. نتیجه این اتفاق، کمبود شدید نیرو در بیمارستانهای دولتی است. اگر در یک بیمارستان خصوصی، پرستار سه بیمار تحویل میگیرد، در بیمارستان دولتی شلوغ باید مریض ۲۰ تخت را تحویل بگیرد. در این شرایط قطعاً بیماران، خدمات پرستاری مطلوب دریافت نمیکنند، درصد خطای بالینی افزایش مییابد و دود آن، علاوه بر پرستار به چشم ملت نیز میرود.
در چند سال گذشته نزدیک به ۱۰۰هزار پرستار تبدیل وضعیت شدند. همچنین قشری که سهمیه داشتند یا در دوران کرونا با وجود فشارهای روحی و روانی حضور داشتند، با ۶ سال سابقه تعدیل شدند و در مقابل، افرادی که خارج سیستم بودند و حتی در دوران کرونا حضور نداشتند، فقط به دلیل اینکه پدرشان ۶ تا ۸ ماه از خدمت سربازی خود را در فضای جنگ گذرانده بود، تبدیل وضعیت شدند. دکتر زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران گفته است ۷۵درصد صندلیهای پزشکی به سهمیهدارها اختصاص پیدا کرده است.
متأسفانه دولتهای گذشته و حال و مجالس حال و گذشته، هیچکدام قدمی برای پرستاران برنداشتهاند و با این وضعیت، بسیاری از جوانان به سمت کشورهایی مانند آلمان و کشورهای حاشیه خلیجفارس مانند عمان مهاجرت میکنند. اگر مردم این مصاحبهها را بشنوند و منتقل نکنند، قطعاً چه حال و چه آینده، خدماتی که شایسته آنهاست را از بیمارستانهای دولتی دریافت نخواهند کرد؛ مگر اینکه به بیمارستانهای خصوصی مراجعه کنند.
من در یک برههای به مهاجرت فکر میکردم اما با توجه به شرایط شخصی، امکانش برایم فراهم نبود. حالا تلاش میکنم تغییر شغل بدهم، اگر امکانش مهیا باشد و مهارت تازهای کسب کنم حتماً استعفا میدهم. در چند سال اخیر، هیچ مطالبهای از جامعه پرستاری به سرانجام نرسیده و اگر چیزی هم تصویب شده، مطابق میل جامعه پرستاری نبوده است. بر اساس طرح تعرفه پرستاری قرار بود خدمتی که پرستار برای بیمار انجام میدهد و به جیب پزشک میرفت، از این پس برای خود او واریز شود. اما متأسفانه آنقدر این قضیه را پیچ و خم دادند و ضرایبی تعیین کردند که اجرا نکردنش بهتر است. در واقع قصد داشتند تعرفه پرستاران را از بودجه عمومی مملکت پرداخت کنند اما متأسفانه این بودجه در حدی نبود که بتواند حق مطلب را ادا کند و در آخر هم به حاشیه کشیده شد. برای مثال امروز همکاران اورژانس ۱۱۵ بهطور میانگین برای تعرفهگذاری ۳۰۰ تا۴۰۰ هزار تومان در ماه دریافت میکنند.
روزهای سخت اما پر از امید
سیده بهناز میرمرادی؛ سرپرستار درمانگاه بیمارستان بعثت همدان:
من از دوران دبیرستان کلاسهای آموزشی مرتبط با حرفه پرستاری را دنبال میکردم و این موضوع در ذهنم جا افتاده بود که بیدار ماندن بر بالین بیمار ثواب زیادی دارد. برهمین اساس از ابتدا میدانستم با انتخاب پرستاری، هم شغل دارم و هم به خدا نزدیکتر میشوم.
کار من به دلیل اینکه سرپرستار هستم، علاوه بر آنکه جنبه مدیریتی دارد، شامل پرستار بالینی هم میشود و به همین دلیل از پرستاری بالینی لذت بیشتری میبرم.
پیش از ورود به حرفه بیمارستانی معتقد بودم یک انسان باید بتواند بدن خود را بشناسد. به خاطر دارم در دوران کودکی انیمیشنی را تماشا میکردم که مربوط به دو پرستار بود و از آنها می پرسیدند اگر بچهای تب داشته باشد، چه کارهایی را باید انجام داد؟ به این فکر میکردم اگر خودم این مشکل را داشته باشم باید چه کنم؟ زمانی که شخصی درد دارد و نسبت به درد خود آگاهی ندارد، شرایط گیجکنندهای به وجود میآید. خیلی اوقات مریض روی تخت خوابیده و نفسهای پایانی زندگیاش را میکشد. در این شرایط بهتر است همراهان را برای آن اتفاق آماده کنیم؛ اینکه با صبر بیشتر بر بالین بیمار قرآن بخوانند، زیرا آخرین حسی که پس از مرگ از بین میرود، شنوایی است.
همیشه به همکارانم میگویم شاید برخی از بیمارانی که به بیمارستانهای دولتی میآیند، وضع مالی خوبی نداشته باشند و آخرین پناه آنها همینجا باشد، پس با آنها با نهایت احترام رفتار کنید.
اگر بخواهم از خاطرات خوبم برای شما بگویم، میتوانم از پدر و مادری حرف بزنم که در همدان مسافر بودند و به دلیل اینکه تاب دور گردن فرزندشان پیچیده شده بود، او را به بیمارستان رسانده بودند. آنها ۲۴ ساعت میهمان اورژانس ما بودند و فردای آن روز از اینکه توانستیم دستگاهها را از کودک جدا کنیم و او هوشیار شد، بسیار لذت بردیم. یکی دیگر از خاطراتم مربوط به خانوادهای پنج نفره بود که به علت نشتی گاز، دچار سوختگی با درصد بالا شده بودند و آنها هم بهبود یافتند و راهی خانه شدند.
با وجود این همه تلاش، متأسفانه حقوقی که پرستاران دریافت میکنند، اصلاً کفاف زندگی آنها را نمیدهد.
کارآموز جوانی دارم که باید هر روز صبح ۱۵ بیمار را بیدار کند، آنها را از روی تخت بلند کند و به بخش سیتیاسکن ببرد. این جوان ماهیانه ۱۰ تا ۱۵ میلیون دریافت میکند، این مبلغ فقط پول کرایه ماشین رفت و برگشتش میشود و واقعاً فاجعه است؛ با این حال مطمئنم خداوند همیشه نظر ویژهای به ما دارد.
بزرگترین چالش ما پرستاران، کمبود نیرو نسبت به بیمار و کمبود نیروی کمک به بیمار مثل کمکپرستار است؛ زیرا معمولاً هر سه مریض به یک کمکپرستار نیاز دارد؛ اما متأسفانه در حال حاضر ما یک بخش ۲۰نفره با یک کمکپرستار داریم.
حجم کار در بیمارستانهایی که تک کیس هستند مانند بیمارستان قلب با بیمارستانی که مرکز تروما و مولتیپل تروما هستند خیلی متفاوت است، اما با این حال مبالغ کارانه در هر دو بیمارستان به یک اندازه واریز میشود.
اگر طرح تعرفهگذاری خدمات پرستاری واقعی و با عدالت همراه باشد، با آن بسیار موافقم؛ اما باز هم به هزینههای تعمیرات و تجهیزات بیمارستانها و پولی بستگی دارد که بیمهها میدهند.
نگاه رضایتبخش بیماران
افسانه متقی؛ پرستار بخش قلب بیمارستان فرشچیان:
پرستاری حرفه بسیار سخت و تمام وقت است که تعطیلات مشخصی هم ندارد. من با وجود اینکه مجرد هستم و مسئولیت خانهداری ندارم، باز هم ممکن است برای انجام خیلی از کارها وقت نداشته باشم. به همین دلیل معتقدم برای انتخاب رشته پرستاری و تحمل سختیهای آن، باید علاقه زیادی در فرد وجود داشته باشد، زیرا این حرفه علاوه بر جسم، روح انسان را هم درگیر میکند. من پرستاری را خیلی دوست داشتم و فکر میکردم آینده روشنی داشته باشد اما تازه وقتی وارد این حرفه شدم طعم سختیهایش را چشیدم، با این حال هنوز هم وقتی میبینم حال یک بیمار با علم و سواد من بهتر میشود، لذت میبرم.
از همان ابتدا در دوران دانشجویی هم تماموقت کار میکردم؛ صبح تا عصر سرکلاس بودم و پس از آن برای کارورزی به بیمارستان میرفتم، اما پس از مدتی متوجه شدم جایگاه این شغل آنطور که باید در جامعه تعریف نشده است.
پرستاران علاوه بر پرستار بودن باید نقش روانشناس، مشاور، همدم و همراز بیمار را نیز بر عهده بگیرند.
پرستاری شغلی نیست که بتوان با گذراندن یک دوره یک یا ۶ ماهه آن را یاد گرفت. علاوه بر مسئولیت مراقبت، به دانش و تحصیلات دانشگاهی نیاز دارد. به همین دلیل پرستاران را نباید با دیگر کارمندان دولت مقایسه کرد و باید با توجه به این شرایط سخت به آنها حقوق و مزایای منصفانه پرداخت کرد.
یکی از بزرگترین چالشهای هر روز ما کمبود نیرو است، بهطوری که نمیتوانیم کار مریض را زمین بگذاریم و ناچاریم تکنفره از ۹ بیمار مراقبت کنیم. وقتی این فشار کاری روز به روز زیادتر میشود، دچار خستگی جسمی و روحی میشویم. شاید بتوانیم خستگی جسمی را با استراحت برطرف کنیم، اما خستگی روحی تا مدتها در وجودمان باقی میماند.
یکی از کارهایی که میتواند انگیزه پرستاران را بالا ببرد، این است متوجه شوند مردم و مسئولان، کارشان را باارزش میدانند. همچنین متناسب با خدماتی که ارائه میدهند، مزایای مورد قبولی دریافت کنند. بسیاری از پرستاران به دلیل اینکه احساس میکنند شغلشان برای جامعه با ارزش نیست و حقوق و مزایای منصفانهای دریافت نمیکنند، رو به آنلاینشاپها میآورند. خیلی وحشتناک است شخصی که چهارسال زحمت کشیده، تلاش کرده و اطلاعاتش را بهروز کرده شغلش را رها کند و به سمت شغل دیگری برود. پرستاری حرفهای است که حتماً نباید در بحرانها قدر آن را بدانیم، مانند شغل نظامیها، ارتش یا آتشنشانها.
طرح تعرفهگذاری خدمات پرستاری اگر درست و اصولی اجرا شود، با آن موافقم. اصولی بودن یعنی وظیفه پرستار و حقوق و مزایای آن کاملاً مشخص باشد. اگر بر این اساس باشد و کسی اجازه دخالت و دستبرد به این اصول را نداشته باشد، طرح تعرفهگذاری بهدرستی اجرا میشود. من با ۳۰ روز کار کردن در ماه، آن هم با شرایطی که هم شیفت شب و هم شیفت صبح را هستم، حدود ۲.۵میلیون کارانه دریافت میکنم که بسیار فاجعه است و نشان میدهد هیچ چیز براساس اصول پیش نمیرود. به نظرم مسئولان میتوانند در جامعه پرستاری از ایده های پزشکان حاذق و ماهر استفاده کنند و طرح پرستار را در نظر بگیرند.
همچنین سیستمی را طراحی کنند که کسی نتواند به آن دستبرد بزند و هر کسی هر خدمتی که انجام میدهد، به نام خودش ثبت شود.
بهترین تجربه من در این حرفه مربوط به نگاه رضایتبخش بیمارانی است که برای مدتی طولانی بستری و زیر دستگاه بودند و پس از مدتی بهبود یافتند. قدردانیهای آنها و همراهانشان و دعاهایی که میکنند، بسیار برایم دلچسب است.
در این میان خاطرات بد هم زیاد است؛ مثلاً آقای چهلسالهای را به خاطر میآورم که هنگام بستری شدن بسیار خوشخنده و مهربان بود و اصلاً از وضعیت خود ناامید نبود، اما متأسفانه به دلیل مشکلات قلبی به یکباره فوت شد و همه را شوکه کرد.
مسئولان پرستاری چه کردهاند؟
حمید نجاتیان، رئیس سازمان نظام پرستاری کل کشور:
پرستاران یکی از گروههای مهم بهداشتی درمانی محسوب میشوند. آنها میتوانند مجموعهای از خدمات همچون پیشگیری، آموزش به مردم تا درمان و توانبخشی را ارائه دهند. آموزشهای پرستاری شامل طیف گستردهای از آموزشها در حوزه سلامت و بیماریهای مختلف است و این توانمندی در میان پرستاران وجود دارد.
حدود یک سوم کارکنان حوزه سلامت و ۶۷درصد کارکنان بیمارستانها را پرستاران تشکیل میدهند. ویژگی دیگر پرستاران حضور آنها در خط مقدم ارائه خدمات به صورت شبانهروزی است. با این ویژگیها، هرگونه تغییر در وضعیت پرستاری، میتواند در کیفیت ارائه مراقبتها تأثیرگذار باشد. ما معتقدیم موضوعاتی که با عنوان مشکلات پرستاری مطرح میشود، در حقیقت مشکلات نظام سلامت است که بهطور مستقیم بر کیفیت ارائه خدمات تأثیر میگذارد.
بخشی از چالشهای امروز این حوزه به این دلیل است که نتوانستهایم از ظرفیتهای حوزه پرستاری برای بهبود نظام سلامت استفاده کنیم. ما پرستاران را تنها درون بیمارستانها تعریف کردهایم، در صورتی که آنها میتوانند در سطح جامعه، در طیف گستردهای از خدمات اعم از خدمت در کلینیکهای ویژه به عنوان آموزشدهنده، مشاور و درمانگر در حوزههای مختلف تخصصی و یا ارائه خدمات مراقبت در منزل که امروزه بخش مهمی از نظام سلامت است، ایفای نقش کنند.
همچنین در حوزه مراقبتهای پرستاری با چالشهایی مواجهیم که معمولاً در بیمارستانها رخ میدهد. مهمترین موضوع، کمبود پرستار است. ما به اندازه نصف استانداردهای ملی پرستار داریم. براساس عرف جامعه، اگر تعداد پرستاران به ازای هر تخت بیمارستان به ۱.۸برسد، شاید بتوان خدمات مناسبتری به مردم ارائه داد. در حال حاضر تعداد پرستاران به حدود ۰.۹ تا یک میرسد. این موضوع که خدمات را تحتالشعاع قرار داده نشان میدهد هر پرستار به جای دو نفر کار میکند.
مشکلات جذب و نگهداشت نیرو چالش دیگر حوزه پرستاری است. چندین سال است که مجوزهای استخدام به وزارت بهداشت داده نمیشود. از طرف دیگر میزان حقوق و مزایای پرستاران آنقدر مطلوبیت ندارد که بتوان پرستاران خوب را جذب کرد و نگه داشت.
رسانهها مهمترین نقش را در افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت نقش پرستاران دارند. امروزه همه مسئولان به جایگاه پرستاری واقف هستند و رهبر معظم انقلاب مهمترین فرمایشات را درباره اهمیت رشته پرستاری داشتند. به نظر میرسد در سطح جامعه این ارزشگذاری تا حدودی اتفاق افتاده است و به دلیل همین ارزشگذاری، در انتخاب رشته دانشآموزان، پرستاری بالاترین رتبه را دارد.
در سالهای اخیر نگاه فرهنگی به پرستاری متحول شده است. شاید آنچه موجب گلایهمندی شده، این است ارزش پرستاران در نظام سلامت به عنوان یک نیروی تعیینکننده و حیاتبخش دیده نشده است. در نظام سلامت بر این باوریم نیروهای پزشکی ستونهای اصلی جامعهاند. نظام سلامت هم به این نتیجه رسیده پرستاری، حرفهای ارزشمند هم از لحاظ ارائه خدمات و هم از لحاظ اقتصاد سلامت است و بدون حضور پرستاران فعالیتی در بیمارستانها متصور نیست.
امروزه تعدادی از بیمارستانها به دلیل نبود پرستار تعطیل شدهاند و اینموضوع نشان میدهد اقتصاد سلامت وابسته به حضور پرستار است، آنها هستند که میتوانند چرخ اقتصاد نظام سلامت را به گردش درآورند.
تعرفهگذاری دو وجه دارد؛ یکی بحث درآمدی و دیگری موضوع هویتبخشی است. در گذشته تنها خدمات پزشکی ثبت و ارزشگذاری مادی میشد و بیماران موظف بودند هزینهها را پرداخت کنند؛ اما امروزه در نظام درمانی بیمارستان، برای خدمات پرستاری بخشی به نام تعرفه داریم که محاسبه و در صورتحساب بیماران قید میشود. این اقدام هویتبخشی به آنان است. ما بهراحتی میتوانیم خدماتی که پرستار ارائه میدهد را بشماریم، اندازهگیری و مقایسه کرده و به سمت استانداردسازی خدمات پرستاری حرکت کنیم.
گلایه پرستاران عزیز از وضعیت معیشت و تعادل کارانه، صحیح است و هنوز به نتیجه مطلوب در این زمینه دست نیافتهایم. پیچیدگی در بازپرداخت موجب شده پرستار رابطه مستقیمی میان عملکرد و دریافتیاش پیدا نکند. از وزارت بهداشت درخواست کردهایم فرمول بازپرداخت، بازنگری شود و در حال حاضر کارهای کارشناسی آن را انجام میدهیم.
همچنین به دلیل کمبود پرستار مجبور شدهایم به برخی از پرستاران اضافهکاری اجباری بدهیم؛ زیرا پرستار معمولاً پس از پایان یک شیفت خسته است و مایل نیست شیفت دیگر را بماند. متأسفانه نرخ اضافهکاری ناچیز (هر ساعت ۲۵هزارتومان) به نگرانیها و اعتراضات همکاران دامن زده است، به همین دلیل با وزارت بهداشت به توافق رسیدهایم براساس فرمولی، نرخ این عدد افزایش یابد. امیدواریم تا روز پرستار مبلغ اضافهکاری جدید اعلام شود اما پیش از آن امیدواریم به قدری پرستار استخدام کنیم که او بتواند با یک شیفت خدمت، کار خود را انجام دهد و مجبور نشویم اضافهکار اجباری به او تحمیل کنیم.
کارانه قبلا از محل کارکرد پزشک پرداخت میشد اما در حال حاضر این کارانه به تعرفه تبدیل شده و از درآمد پرستار پرداخت میشود. این تعرفهها هرساله افزایش مییابد، پوشش بیمهای دارد و برای توزیع در اختیار پرستاران قرار میگیرد.
نظر شما